روزی که در میدان امام(ره) جای سوزن انداختن نبود
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۹۷۹۹۸
با «محمد نادرالاصلی» روی سنگفرشهای نزدیک عمارت عالیقاپو در میدان امام(ره) قدم میزنیم، روی سنگفرشهایی پا میگذاریم که ۴۱ سال پیش تابوت ۳۷۰ شهید اصفهان روی آن قرار گرفت، از روزی اینجا جای سوزن انداختن نبود، صدای تکبیر و صلوات و رقص لالهها فضای شهر را عطرآنگین کرده بود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، روزی جنگ بود و نشستن ننگ، روزی که رفتن قشنگ بود و برگشتن با شهادت قشنگتر، روزی که جنگ پر بود از شعر، پر بود از غزل، قصیده و داد از قطعه.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزی که چه دلها که در تنگه چزابه گم شد، روزی که چه پسرها که در شرهانی، آسمانی شدند، روزی که تنِ فکه از مین پر شدو این بار دهلران، مسابقهای بود برای آسمانی شدن آن هم بین بچههای ۱۵، ۱۶ سال تا ۲۱، ۲۲ سال.
عملیات که شد درس را رها کردم و به جبهه رفتم، ما چند برادر بودیم، یکی کردستان بود، یکی غرب بود، یکی شهید شد و یکی در کربلای ۴ مفقود شد، اینها حرفهای «محمد نادرالاصلی» است، با او روی سنگفرشهای نزدیک عمارت عالیقاپو در میدان امام (ره) قدم میزنیم، روی سنگفرشهایی پا میگذاریم که ۴۱ سال پیش تابوت ۳۷۰ شهید اصفهان روی آن قرار گرفت.
و صدای تکبیر آدمها میآید، صدای گریههای مادرانه، صدای بیتابیهای پدرانه، صدای سخنرانی با قد و قواره کوچک و دستهای که عطش رسیدن دارند برای لمس پارچه قرمزی که تابوت را در بغل گرفته است. میشود حس کرد، وقتی میگویند آن روز جای سوزن انداختن در میدان امام نبوده، یعنی چه… میشود لمس کرد وقتی میگویند همه اصفهان، خانوادههای شهدا بودند یعنی چه… میشود حس کرد حضور یعنی چه...
پناه میبریم به واژههایش و میرویم به آن سال و آن روز و آن ساعت، چراکه او هم در عملیات حاضر بوده و هم روز تشییع حضور داشته است.
و لابهلای حرفهایش انگار سنگفرشها گواه زندهای میشوند از لمس تابوتهایی که شهدای بی سر را در خود جا داده بودند، شهدایی که دستشان جا مانده بود و شهدایی که پایشان رفته بود و شهدایی که کیلومترها دورتر پیدا شدند در حالی که ماهیها تکههایی از بدنشان را خرده بودند و....
آبان سال ۶۱، دهلران؛ مرحله اول عملیات محرمدهم آبان بود و ساعت ۱۰:۰۸ دقیقه شب، رمز عملیات یا زینب (س) بود و باید بچهها آزادسازی ارتفاعات حمرین در جنوب دهلران را انجام میدادند، رزمندهها میخواستند شهرهای موسیان و دهلران از زیر آتش توپخانه خارج شود.
مرحله دوم عملیاتیازدهم آبان بود، ساعت حوالی دو نیمه شب را نشان میداد، نیروها در سمت چپ محورِ درگیری، با مشکل روبهرو شدند و یگانهای رزمی ایران باید به سرعت آماده میشدند تا نقطه ضعف را پر کنند.
مرحله سوم عملیاتساعت حوالی ۱۰ شب روز پانزدهم آبان بود، هدف رزمندهها تسخیر ارتفاعات غربی، دامنههای غربی جبال حمرین و جادههای تدارکاتی دشمن بود.
چند روز بعد از عملیات، سردخانه کهندژکامیون، کامیون پیکرهای شهدای عملیات را به سردخانه کهندژ انتقال دادند. آمار حسابی بالا بود. قرار شد ۳۷۰ نفر از شهدا در یک روز تشییع شوند آن هم روز ۲۵، کار سنگینی بود، باید مزار شهدا آماده میشد، باید به خانوادهها اطلاعرسانی میشد، باید شهدا غسل و کفن میشدند، باید بیش از هزار تفت آماده میشد یکی برای خانه شهید، یکی برای مسجد محله، یکی برای پایگاه بسیج و...
باید شهدا دستهبندی میشدند، باید چندین غسال برای شستشوی شهدا میآمدند باید کارشان را به وقت و درست هم انجام میدادند، همه آمدند پای کار بچههای محرم، اهالی اصفهان برای پسرانشان با جان و دل ایستادند تا باشکوهترین تشییع شهدا انجام میشد.
میدان امام سال ۱۳۶۱، میدان امام سال ۱۴۰۲عملیات محرم ۴۱ سال پیش اتفاق افتاد، امیرالمومنین (ع) روایتی به این مضمون دارند که اگر تاریخ را نخوانید دشمن به آن شیوه که بخواهد برای شما تعریف میکند، مقام معظم رهبری هم فرمودند: این جنگ یک گنجینه بزرگ است، امروز که ۴۱ سال از عملیات گذشته چه اتفاقاتی است که وقتی خاطرات آن روزها را مرور میکنیم، میبینم که حتی ما که در وسط میدان بودیم چه چیزها که از آن روز نمیدانیم، روز دوم فروردین سال ۶۱ ابتدا عملیات فتحالمبین انجام شد، سوم خرداد هم فتح خرمشهر اتفاق افتاد.
آن سال، سال پر تحرکی بود، دشمن یک سالی بود که فعالیتهایش را انجام میداد و ما در حالت پدافندی بودیم، منظورم از پدافند، دفاع غیرعامل بدون امکانات است اما در عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس و محرم، آفندی شدیم، یعنی ما حمله کردیم.
هدف عراق، کشورگشایی بود۱۶ ساله بودم که به کردستان رفتم، آن روزها احساس میکردیم که مملکت باید توسط خودمان اداره شود، دشمن هم برای رسیدن به مقاصدش، با تمام قوا به میدان آمده بود، در جنگ ما با عراق تنها عراق روبهروی ما نبود، حدود ۸۰ کشور با ما جنگیدند، دلارهای عربستان، هواپیماهای میراژ فرانسه، آلمان با بمبهای شیمیایی و موارد دیگری که همه اینها با هم جمع شدند تا علیه ما با هدف کشورگشایی قیام کنند.
در عملیات محرم چهار تا تیپ در منطقه جنوب به دشمن حمله کردند، یکی از آن چهار تیپ، لشکر امام حسین (ع) بود، در مرحله اول پیشرویها خوب بود، در مرحله دوم رودخانه خروشان شد، باران سنگین عربی گرفت به نحوی که آب، لولههایی که ۷۰ سانت عمقش بود و ۱۰ متر طولش را با خود برد، ببینید حجم آب چقدر بود، وقتی آب این قدرت را داشت که این لولههای فلزی که وزن آن یک تُن، یک تُن و نیم بود را با خودش ببرد چه بر سر جوانهای کم سن و سال ما میتوانست بیاورد.
سه روز غسل و کفن برای ۳۷۰ شهیدبیش از ۷۰۰ شهید فقط از لشکرهای اصفهان داشتیم، بعضی از شهدا غرق شده بودند و بعضی هم با تیر و ترکش شهید شده بودند، آن زمان تیمی که برای جمعآوری پیکر شهدا رفته بودند، موفق شدند ۳۷۰ شهید را پیدا و به سردخانهای که در خیابان کهندژ اصفهان انتقال بدهند، ۳۷۰ شهید خیلی بود، سه روز طول کشید که فرایند غسل و کفن شهدا انجام شود، برنامهریزیها هم طوری بود که قرار شد شهدا از میدان امام (ره) تشییع شوند، دلایل متعددی وجود داشت که این مکان برای برگزاری مراسم تشییع، انتخاب شود، یکی اینکه نماز جمعه و اجتماعات بزرگ در میدان امام (ره) انجام میشد، بزرگترین میدان اصفهان بود و معنویت بالایی هم برای مردم داشت.
محل تجمع و اجتماعات بسیاری از جوانان در زمان انقلاب و بعد از انقلاب بود، آن هم چه جوانهایی، همانها که تعداد زیادی از آنها به جبهه رفتند و دیگر برنگشتند یا شهید شدند و برگشتند و اینکه قدمت و نام تاریخی که داشت.
نام شهید که میآمد، تابوت روی دستها راه میافتادروز تشییع تابوتهای پیچیده در پارچه قرمزرنگ که با گل، عکس و اسم شهدا آراسته شده بود، پشت عمارت عالی قاپو روی هم چیده شدند، جایگاهی هم در همین نزدیکیهای عالیقاپو برای سخنران برنامه بود، از پشت بلندگو تکبیر که میگفتند یکی یکی تابوت شهدا میآمد و روی دست مردم قرار میگرفت، نام شهید را میبردند و تابوت به حرکت میافتاد، مردم گوش تا گوش میدان نشسته بود، تابوتها از خیابان پشت مطبخ و استانداری به گلستان شهدا میرفت.
طرفهای ساعت ۱۰ صبح بود که رسماً تشییع شروع شد و اولین شهید اسمش خوانده شد، حدود ساعت ۱۲ بود که اطلاع دادند اولین شهید به گلستان شهدا رسیده است، یعنی یک شهید سه ساعت در راه بود، آن روز را تعطیل عمومی اعلام نکردند اما مغازهها خودجوش تعطیل کرده بودند و مدارس هم همینطور، یک حال معنوی تمام شهر را گرفته بود، ارامنه، کسبه، بازاریها، مردم عادی و همه و همه ما را در آن روز همراهی میکردند تا اینکه شهدا به منزل ابدی خودشان رسیدند.
یک روز غرورآفرین برای مردم اصفهانبعد از این تشییع امامعظیم الشان ما فرمودند: «شما در کجای دنیا میتوانید جایی را مثل اصفهان پیدا کنید؟ همین چند روز پیش فقط در شهر اصفهان حدود ۳۷۰ نفر را تشییع کردند، همین شهید دادهها و داغدیدهها همچنان به خدمت خود به اسلام ادامه میدهند، امروز مردم ما فهمیدهاند که تا فداکاری نباشند، اسلام را نمیشود پیش برد و میدانند که همه ما باید برای اسلام فدا شویم.»
این عملیات یک عملیات غرورآفرین بود، در عملیات محرم ۱۰۰۰ کیلومتر فضا که ۷۰۰ کیلومتر آن از آن خود ما بود، توسط رزمندهها آزاد کردند.
هفت خانواده دو شهیده در عملیات محرم داشتیم، شهید مهدی و عزیزالاه دهقان هم جز شهدایی بودند که با هم در مرحله اول عملیات شهید شدند و پیکر یکی از آنها بعد از ۱۵ سال برگشت و پیکر یکی دیگر از آنها هنوز هم برنگشته است و مادر و پدر این شهید با چشم به راهی از دنیا رفتند.
چند روز قبل از عملیات محرم با یکی از بچهها به گلستان شهدا رفته بودیم، چند قبر کنده شده و آماده بود، شهید عطایی در یکی از این قبرها رفت خوابید و گفت: من را به اینجا میآورند، شهدا همه چیز را پیشبینی کرده بودند حتی شهادت و محل دفنشان را هم.
کد خبر 704582منبع: ایمنا
کلیدواژه: دفاع مقدس شهدای دفاع مقدس عملیات محرم شهدای عملیات محرم روز 25 آبان حماسه ۲۵ آبان سالروز حماسه ۲۵ آبان روز اصفهان شناسنامه اصفهان ميدان امام ره گلستان شهدا شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق روی سنگفرش میدان امام عملیات محرم عالی قاپو ۳۷۰ شهید شهید شد آن روز بچه ها ۴۱ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۹۷۹۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دوست داشت گمنام باشد و حالا یک قطعه پلاک از او باقی مانده است
روز گذشته بود که خبر شناسایی پیکر مطهر شهید جواد مراثی، از رزمندگان لشکر مقدس ۱۴ امام حسین(ع) منتشر شد و بر این اساس از طریق پلاک هویت وی شناسایی و انتظار ۴۲ ساله خانواده این شهید پایان یافت.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، روز گذشته بود که خبر شناسایی پیکر مطهر شهید جواد مراثی، از رزمندگان لشکر مقدس ۱۴ امام حسین (ع) منتشر شد و بر این اساس از طریق پلاک هویت شناسایی و انتظار ۴۲ ساله خانواده این شهید پایان یافت.
خبر شناسایی پیکر مطهر این شهید والامقام عصر روز گذشته توسط جمعی از فرماندهان نظامی و مدیران شهری به خانواده وی اعلام شد.
شهید مراثی سال ۱۳۳۸ در اصفهان متولد شد و سرانجام یکم اسفند سال ۱۳۶۰ در چذابه به شهادت رسید و پیکر مطهرش بازنگشت.
متن وصیتنامه این شهید نیز به شرح زیر است:
متن وصیتنامه شهید تازه تفحص شده، شهید جواد مراثی به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
رَبَنا افرِغ عَلینا ثَبِتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
قبل از هر چیز درود به رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی و سلام بر شهدان اسلام از کربلای حسین تا کربلای خمینی.
اکنون که به آرزوی قلبی خودم رسیدم و تسلیم دست نشانده آمریکا جنایتکار یعنی صدام بعثی آن مزدور عراقی نشدم، خدا را شکر میکنم و امیدوارم خداوند این قربانی بسیار ناچیز را از خانواده ما قبول کند.
انشاءالله، پدرم و مادرم خبر شهادت پسرتان جواد را شنیدید امید دارم از خبر شب عروسیم برایتان شادتر باشد به خدا قسم این را از ته قلبم به شما میگویم امیدوارم مشتی باشد بر دهن دشمنان خارج و منافقین داخل و به خدا راضی نیستم برای من گریه کنید چون گریه شما شاید باعث شاد شدن دشمنان اسلام و انقلاب شود و از خدای بزرگ میخواهم که شماها با صبر انقلابی خود ندای شهدا را به گوش ابرقدرتهای ظالم و ستمگر برسانید و پیامآور خون آنها شما باشید که خدای نکرده انقلاب ما باز دست آن ظالمان جهانخوار نیافتد البته تا این ملت رنج دیده و شهید داده هستند خواب بازگشت این انقلاب را باید ببینند.
پدر و مادر عزیزم من از شما چگونه تشکر کنم که مانع از رفتنم به این راه مقدس و اسلامی نشدید و مرا با کمک خدای بزرگ یاری کردید تا قدمی اگر قبول باشد نزد الله برای اسلام و قرآن و میهن عزیزم بردارم و امیدوارم در روز رستاخیز اگر لیاقت شهیدی از شهیدان خدا در من باشد بتوانم جبران این همه لطفی که در حق من کردید را بکنم. انشاءالله.
دیگر اینکه شماها را به خون شهدا قسم اگر این حسین زمان یعنی امام عزیزمان خمینی بزرگ را تنها بگذارید و او را یاری نکنید که در روز قیامت این شهدا هستند که جلوی شماها را میگیرند و از شماها شکایت میکنند.
در پایان پیروزی اسلام و مسلمین و طول عمر رهبر انقلاب امام خمینی و صبر و بردباری برای خانواده شهدا و شفای مجروحین و معلولین و پایداری دولت جمهوری اسلامی ایران را از خدای منّان خواستارم. والسلام»
در ادامه نیز تصاویری از این مادر شهید را مشاهده میکنید:
کد خبر 749589